از سواد آموز ما هم یاد باد
کاو به ما خواندن نوشتن یاد داد
از پدر گر قالب تن یافتیم
از معلم جان روشن یافتیم ( شهریار )
عالم از ما نغمه پرداز است و خاموشیم ما
مردم از ما هوشیارانند و مدهوشیم ما
هیچ کس ما را نمی آرد به خاطر ای عجب !
یاد عالم می کنیم اما فرا موشیم ما ( ؟ )
*******************
گفت استاد مبر درس از یاد
یاد باد آن چه به من گفت استاد
یاد باد آن که مرا یاد آموخت
آدمی نان خورد از دولت یاد
هیچ یادم نرود این معنی
که مرا مادر من نادان زاد
پدرم نیز چو استادم دید
گشت از تربیت من آزاد
پس مرا منت از استاد بود
که به تعلیم من اُستاد اِستاد
هر چه می دانست آموخت مرا
غیر یک اصل که نا گفته نهاد
قدر استاد نکو دانستن
حیف استاد به من یاد نداد (ایرج میرزا )