سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آدمى نهفته در زیر زبان خویش است . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :2
بازدید دیروز :1
کل بازدید :54767
تعداد کل یاداشته ها : 47
103/2/26
10:56 ص
موسیقی

هدف: هماهنگی گروهی

رد? سنی: 10 - 6  

تعداد شرکت‌کنندگان: 15 – 5  نفر

لوازم: نیاز ندارد

 

بچه‌ها به شکل دایره می‌ایستند و دستهای یکدیگر را می‌گیرند. یکی اوستا می‌شود و وسط دایره می‌ایستد و می‌خواند:

اوستا – آسیاب بچرخ!

بچه‌ها – می‌چرخم! [می‌گردند]

اوستا – تند‌تر بچرخ!

بچه‌ها – می‌چرخم! [تند‌تر می‌گردند]

اوستا – آسیاب بشین!

بچه‌ها – می‌شینم! [می‌شینند]

اوستا – آسیاب پاشو!

بچه‌ها – پا می‌شم! [می‌ایستند]

اوستا – آسیاب تند‌ترش کن! [تند‌تر می‌چرخند]

بچه‌ها – تندتر و تندترش کن!

یک نفر از بچه‌ها به‌عنوان خریدار به وسط دایره می‌آید و به اوستا می‌گوید:

خریدار – آسیابتو می‌فروشی؟

اوستا – بله، می‌فروشم.

خریدار – چند؟

اوستا – هزار تومن!

خریدار مثلاً پول را می‌دهد و اوستا از میان دایره بیرون می‌رود.

خریدار – آسیاب بچرخ!

بچه‌ها – میلش کجه! [نمی‌چرخند]

خریدار – تند‌تر بچرخ!

بچه‌ها – میلش کجه!

خریدار – آسیاب پاشو!

بچه‌ها – پا نمی‌شم! [نمی‌ایستند]

خریدار از دایره بیرون می‌رود و به اوستا می‌گوید:

خریدار – پولمو بده، آسیاب باشه مال خودت!

اوستا مثلاً پول را می‌دهد و دوباره به وسط دایره می‌آید و می‌گوید:

اوستا – آسیاب بچرخ!

بچه‌ها – می‌چرخم! [بلند می‌شوند و می‌چرخند]

اوستا – تند‌تر بچرخ!

بچه‌ها – می‌چرخم! [تند‌تر می‌چرخند]

اوستا – آسیاب بشین!

بچه‌ها – می‌شینم! [می‌نشینند]

اوستا – آسیاب بخواب!

بچه‌ها – می‌خوابم! [می‌خوابند]

اوستا – آسیاب صندلی بساز!

بچه‌ها – می‌سازم! [یک پایشان را روی یک پای دیگر می‌گذارند و شکل صندلی را درست می‌کنند]

اوستا – آسیاب تندترش کن!

بچه‌ها – تندتر و تندترش کن! [به صورت  صندلی می‌چرخند و روی هم می‌غلتند]